دانلود تحقیق در مورد اخلاق پیامبر
با کیفیت ترین تحقیق در مورد اخلاق پیامبر , دانلود تحقیق در مورد اخلاق پیامبر , سایت دانلود تحقیق در مورد اخلاق پیامبر
⇓
تحقیق در مورد اخلاق پیامبر
مقدمه
پيش از سخن گفتن از اين جنبه مهم در سيره پيامبر(ص)، بهتر آن ميبينيم چند نکته زير را يادآور شويم: يکم: عاطفه، بخش مهمي از شخصيت بشري را تشکيل ميدهد و واقعگرايي، به عنوان مهمترين ويژگي عمومي اسلام، ايجاب ميکند آنرا مورد توجه قرار دهيم و در راستاي تحقق ثمرات مورد انتظار، رهنمونش سازيم؛در اينجاست که ميبينيم حضرت علي (عليه السلام) در توصيف هماهنگي موجود ميان عوامل تشکيل دهنده شخصيت انساني يعني عقل، انديشه، عاطفه، حواس و رفتار، ميفرمايد: «خردها، راهبر و پيشواي انديشهها و انديشهها، راهبر و پيشوا
پيش از سخن گفتن از اين جنبه مهم در سيره پيامبر(ص)، بهتر آن ميبينيم چند نکته زير را يادآور شويم:
يکم: عاطفه، بخش مهمي از شخصيت بشري را تشکيل ميدهد و واقعگرايي، به عنوان مهمترين ويژگي عمومي اسلام، ايجاب ميکند آنرا مورد توجه قرار دهيم و در راستاي تحقق ثمرات مورد انتظار، رهنمونش سازيم؛ در اينجاست که ميبينيم حضرت علي (عليه السلام) در توصيف هماهنگي موجود ميان عوامل تشکيل دهنده شخصيت انساني يعني عقل، انديشه، عاطفه، حواس و رفتار، ميفرمايد: «خردها، راهبر و پيشواي انديشهها و انديشهها، راهبر و پيشواي دلها و دلها، راهبر و پيشواي حواس و حواس، راهبر و پيشواي اندامهاي آدمياند.»[1] و بدين ترتيب، ريشههاي رفتار آگاهانه انسان را با دقت بازميگويد.
اسلام در همه اين مراحل، تمامي تلاش و کوشش خود را در جهت پرورش انسان بهکار ميگيرد:
الف ـ عنصر خردورزي غريزي را در انسان ميپروراند و او را به تأمل و تدبر و تعقل و استدلال و نظر و امثال آنها، سوق ميدهد.
ب ـ بر روشهاي منطقي روند خردورزي انگشت ميگذارد و از هر شيوه مغاير با گفتوگوي سالم و درستي که نتايج آنرا مورد خدشه قرار ميدهد، دوري ميجويد.
ج ـ عنصر عاطفي را ميپروراند و آنرا با عشق ناب و اصيلي نسبت به پرشکوهترين محبوب يعني پروردگار متعالي که جامع همه گونه کمال مطلق است، سيراب ميسازد و عاطفه را به اوج والايي و شکوهش ميرساند.
د ـ به شريعت مقدس خود، فطرت گرايي اصيلي را ميبخشد که رفتارها را سامان ميدهد و نقشه سعادت و خوشبختي آدمي را ترسيم ميکند.
ﻫ ـ اراده قوي و آگاهي را پرورش ميدهد که فراتر از هر انگيزه عاطفي برافروختهاي، اطمينانمان ميبخشد که جهتگيري عاطفه، جهتگيري درستي است و در عين حال آزادي خود در شکل دهي به رفتارها را حفظ ميکند و از همين آزادي است که مسئوليت، زاده ميشود. ما در شمار آن کسان نيستيم که ‘اراده’ را ‘عواطف برافروخته’ توصيف ميکنند وگرنه گرفتار ‘جبري’ ميشويم که هم به لحاظ وجداني و هم از نظر شرعي، غيرقابل قبول است. عواطف و احساسات نيز نقش مؤثر خود را بر اراده و رفتار آدمي دارند و هم از اينروست که اسلام به شيوهها و روشهاي گوناگون، بر آن انگشت گذارده است؛ از جمله:
1ـ شيوههاي ارشادي مستقيمي که ما را از هواهاي لجام گسيخته و طغياني برحذر ميدارند. قرآن کريم ميگويد: «أرايت من اتخذ الهه هواه أفانت تکون عليه وکيلا» (سوره فرقان ـ43) (آيا آن کس را ديدي که هواي نفس خود را خداي خويش گرفته است؟ و آيا تو بر او مراقب تواني بود؟)
2ـ شيوههاي غيرمستقيم از جمله استفاده از امثال و داستانهايي در ستايش از کساني چون پيامبران که بر هواهاي نفس و اراده خود تسلط يافتند و زمام آنرا در اختيار خود گرفتند.
3ـ ارايه الگوهاي عملي از رفتار پيامبراکرم(ص) و ديگر پيشوايان اهل بيت بزرگوار و ياران گرامي آنحضرت که در مکتب وي پرورش يافتند .
4ـ فراخواندن مسلمانان به هرچه پرشکوهتر و والاتر ساختن عشق خود يعني عشق به خدا، عشق به پيامبر و عشق به اهل بيت پاک و ياران مخلص آن حضرت (ص) که تنها در آنصورت، عواطف و احساسات در منظومهاي پرشکوه و هماهنگ با انديشه و آفريننده کار نيک، سامان ميگيرند.
دوم: اين روند تربيتي عواطف و احساسات در پي ريشهگيري و تعميق ايمان به خداوند، جامع همه کمالات و نيز پيوند حداکثري انسان با او از يک سو و پروراندن تصور وي از هستي و زندگي با تأکيد بر قرار گرفتن آندو بر اصولي که مهمترين آنها حق، عدالت، عشق و مهر و محبت است و انديشه و عاطفه پس از قرار گرفتن در اين فضا، راه کمال ميپويند، از سوي ديگر انجام ميپذيرد. سيره پيامبراکرم (ص) و سنت آنحضرت نيز در راستاي ريشهاي کردن اين مفاهيم والا و ارايه تجسم عيني برتري از آنها مطرح ميشود. براي توضيح بيشتر اشارهاي به اين
تحقیق در مورد اخلاق پیامبر
مقدمه
پيش از سخن گفتن از اين جنبه مهم در سيره پيامبر(ص)، بهتر آن ميبينيم چند نکته زير را يادآور شويم: يکم: عاطفه، بخش مهمي از شخصيت بشري را تشکيل ميدهد و واقعگرايي، به عنوان مهمترين ويژگي عمومي اسلام، ايجاب ميکند آنرا مورد توجه قرار دهيم و در راستاي تحقق ثمرات مورد انتظار، رهنمونش سازيم؛در اينجاست که ميبينيم حضرت علي (عليه السلام) در توصيف هماهنگي موجود ميان عوامل تشکيل دهنده شخصيت انساني يعني عقل، انديشه، عاطفه، حواس و رفتار، ميفرمايد: «خردها، راهبر و پيشواي انديشهها و انديشهها، راهبر و پيشوا
پيش از سخن گفتن از اين جنبه مهم در سيره پيامبر(ص)، بهتر آن ميبينيم چند نکته زير را يادآور شويم:
يکم: عاطفه، بخش مهمي از شخصيت بشري را تشکيل ميدهد و واقعگرايي، به عنوان مهمترين ويژگي عمومي اسلام، ايجاب ميکند آنرا مورد توجه قرار دهيم و در راستاي تحقق ثمرات مورد انتظار، رهنمونش سازيم؛ در اينجاست که ميبينيم حضرت علي (عليه السلام) در توصيف هماهنگي موجود ميان عوامل تشکيل دهنده شخصيت انساني يعني عقل، انديشه، عاطفه، حواس و رفتار، ميفرمايد: «خردها، راهبر و پيشواي انديشهها و انديشهها، راهبر و پيشواي دلها و دلها، راهبر و پيشواي حواس و حواس، راهبر و پيشواي اندامهاي آدمياند.»[1] و بدين ترتيب، ريشههاي رفتار آگاهانه انسان را با دقت بازميگويد.
اسلام در همه اين مراحل، تمامي تلاش و کوشش خود را در جهت پرورش انسان بهکار ميگيرد:
الف ـ عنصر خردورزي غريزي را در انسان ميپروراند و او را به تأمل و تدبر و تعقل و استدلال و نظر و امثال آنها، سوق ميدهد.
ب ـ بر روشهاي منطقي روند خردورزي انگشت ميگذارد و از هر شيوه مغاير با گفتوگوي سالم و درستي که نتايج آنرا مورد خدشه قرار ميدهد، دوري ميجويد.
ج ـ عنصر عاطفي را ميپروراند و آنرا با عشق ناب و اصيلي نسبت به پرشکوهترين محبوب يعني پروردگار متعالي که جامع همه گونه کمال مطلق است، سيراب ميسازد و عاطفه را به اوج والايي و شکوهش ميرساند.
د ـ به شريعت مقدس خود، فطرت گرايي اصيلي را ميبخشد که رفتارها را سامان ميدهد و نقشه سعادت و خوشبختي آدمي را ترسيم ميکند.
ﻫ ـ اراده قوي و آگاهي را پرورش ميدهد که فراتر از هر انگيزه عاطفي برافروختهاي، اطمينانمان ميبخشد که جهتگيري عاطفه، جهتگيري درستي است و در عين حال آزادي خود در شکل دهي به رفتارها را حفظ ميکند و از همين آزادي است که مسئوليت، زاده ميشود. ما در شمار آن کسان نيستيم که ‘اراده’ را ‘عواطف برافروخته’ توصيف ميکنند وگرنه گرفتار ‘جبري’ ميشويم که هم به لحاظ وجداني و هم از نظر شرعي، غيرقابل قبول است. عواطف و احساسات نيز نقش مؤثر خود را بر اراده و رفتار آدمي دارند و هم از اينروست که اسلام به شيوهها و روشهاي گوناگون، بر آن انگشت گذارده است؛ از جمله:
1ـ شيوههاي ارشادي مستقيمي که ما را از هواهاي لجام گسيخته و طغياني برحذر ميدارند. قرآن کريم ميگويد: «أرايت من اتخذ الهه هواه أفانت تکون عليه وکيلا» (سوره فرقان ـ43) (آيا آن کس را ديدي که هواي نفس خود را خداي خويش گرفته است؟ و آيا تو بر او مراقب تواني بود؟)
2ـ شيوههاي غيرمستقيم از جمله استفاده از امثال و داستانهايي در ستايش از کساني چون پيامبران که بر هواهاي نفس و اراده خود تسلط يافتند و زمام آنرا در اختيار خود گرفتند.
3ـ ارايه الگوهاي عملي از رفتار پيامبراکرم(ص) و ديگر پيشوايان اهل بيت بزرگوار و ياران گرامي آنحضرت که در مکتب وي پرورش يافتند .
4ـ فراخواندن مسلمانان به هرچه پرشکوهتر و والاتر ساختن عشق خود يعني عشق به خدا، عشق به پيامبر و عشق به اهل بيت پاک و ياران مخلص آن حضرت (ص) که تنها در آنصورت، عواطف و احساسات در منظومهاي پرشکوه و هماهنگ با انديشه و آفريننده کار نيک، سامان ميگيرند.
دوم: اين روند تربيتي عواطف و احساسات در پي ريشهگيري و تعميق ايمان به خداوند، جامع همه کمالات و نيز پيوند حداکثري انسان با او از يک سو و پروراندن تصور وي از هستي و زندگي با تأکيد بر قرار گرفتن آندو بر اصولي که مهمترين آنها حق، عدالت، عشق و مهر و محبت است و انديشه و عاطفه پس از قرار گرفتن در اين فضا، راه کمال ميپويند، از سوي ديگر انجام ميپذيرد. سيره پيامبراکرم (ص) و سنت آنحضرت نيز در راستاي ريشهاي کردن اين مفاهيم والا و ارايه تجسم عيني برتري از آنها مطرح ميشود. براي توضيح بيشتر اشارهاي به اين