دانلود پاورپوینت فصل اول کتاب روان شناسی احساس و ادراک (کلیات) نوشته محمود ایروانی و محمد کریم خداپناهی
با کیفیت ترین پاورپوینت فصل اول کتاب روان شناسی احساس و ادراک (کلیات) نوشته محمود ایروانی و محمد کریم خداپناهی , دانلود پاورپوینت فصل اول کتاب روان شناسی احساس و ادراک (کلیات) نوشته محمود ایروانی و محمد کریم خداپناهی , سایت دانلود پاورپوینت فصل اول کتاب روان شناسی احساس و ادراک (کلیات) نوشته محمود ایروانی و محمد کریم خداپناهی
⇓
پاورپوینت فصل اول کتاب روان شناسی احساس و ادراک (کلیات) نوشته محمود ایروانی و محمد کریم خداپناهی
پاورپوینت فصل اول کتاب روان شناسی احساس و ادراک (کلیات) نوشته محمود ایروانی و محمد کریم خداپناهی در قالب pptx و در حجم 23 اسلاید:
بخشی از متن:
ادراک انسان از جهان بیرون و حالات نفسانی اش از دیرباز مورد مطالعه و بحث فلاسفه بوده و با اولین طرز تفکر فلسفی دربارۀ ارزش معلومات و شناخت انسان آغاز شده است. بحث ادراک برای فلاسفه همواره با پرسش هایی از قبیل چگونگی پیدایی ادراکات انسان؟ اساس آن؟ مادی و مجرد بودن؟ همراه بوده است.
فلاسفه یونان، حکمای اروپایی و فلاسفه و دانشمندان اسلامی هر کدام پرسش هایی خاص در حوزه شناخت و ادراکات انسان مطرح نموده اند و به نحوی درصدد پاسخ به آن پرسش ها برآمده اند.
علم و ادراک از نظر فلاسفه یونان
مباحث و پرسش هایی که برای فلاسفه یونان در بحث شناخت و ادراک صورت گرفته و مطرح شده، بیشتر با محوریت کشف حقیقت و حدود و وسعت شناخت و داوری دربارۀ حقیقت بوده است. در این میان، سه گروه عمده را می توان بازشناخت که هر کدام آراء و نظریات خاص خود را داشته اند.
سوفسطائیان: این گروه دربارۀ امکان کشف حقیقت، شک و تردید بسیاری داشتند و به طور کلی اعتقاد داشتند معلومات ما از جهان اعتباری ندارد و تمام ادراکات انسانی حتی بدیهیات اولیه، باطل و خیال محض است. پروتاگوراس از بزرگان این گروه است.
سقراط و پیروان او (افلاطون و ارسطو): آراء این گروه در مقابل سوفسطائیان قرار دارد و بر این عقیده استوار است که انسان می تواند با نیروی عقل و استعدادی که دارد واقعیت جهان خارج را آنچنان که هست دریابد و اگر فکر خود را به طور صحیح به کار بندد به درک حقیقت نایل می شود.
مکتب شک گرایی: این گروه اعتقاد داشتند به دلیل ناقص بودن معیارهای کسب علم و معلومات یقینی و خطاهای احساس انسان باید به همه چیز حتی خودآگاهی شک کرد. بنیانگذار این مکتب پیرهون بود.
علم و ادراک از نظر حکمای جدید غرب
زیربنای فکری حکمای اروپایی، افکار فلسفی یونانیان بود. برای فلاسفه اروپایی، مهمترین پرسشی که مطرح بوده است، چگونگی مطابقت ذهن با عالم خارج بوده است و همگی به تعامل فاعل شناخت و متعلق شناسایی توجه کرده اند. افکار فلاسفۀ غرب را می توان به سه دسته تقسیم نمود:
مکتب اصالت تجربه
مکتب اصالت عقل
فلاسفه ای که معتقد به ارتباط میان ادراکات حسی-تجربی با عقل بودند
پاورپوینت فصل اول کتاب روان شناسی احساس و ادراک (کلیات) نوشته محمود ایروانی و محمد کریم خداپناهی
پاورپوینت فصل اول کتاب روان شناسی احساس و ادراک (کلیات) نوشته محمود ایروانی و محمد کریم خداپناهی در قالب pptx و در حجم 23 اسلاید:
بخشی از متن:
ادراک انسان از جهان بیرون و حالات نفسانی اش از دیرباز مورد مطالعه و بحث فلاسفه بوده و با اولین طرز تفکر فلسفی دربارۀ ارزش معلومات و شناخت انسان آغاز شده است. بحث ادراک برای فلاسفه همواره با پرسش هایی از قبیل چگونگی پیدایی ادراکات انسان؟ اساس آن؟ مادی و مجرد بودن؟ همراه بوده است.
فلاسفه یونان، حکمای اروپایی و فلاسفه و دانشمندان اسلامی هر کدام پرسش هایی خاص در حوزه شناخت و ادراکات انسان مطرح نموده اند و به نحوی درصدد پاسخ به آن پرسش ها برآمده اند.
علم و ادراک از نظر فلاسفه یونان
مباحث و پرسش هایی که برای فلاسفه یونان در بحث شناخت و ادراک صورت گرفته و مطرح شده، بیشتر با محوریت کشف حقیقت و حدود و وسعت شناخت و داوری دربارۀ حقیقت بوده است. در این میان، سه گروه عمده را می توان بازشناخت که هر کدام آراء و نظریات خاص خود را داشته اند.
سوفسطائیان: این گروه دربارۀ امکان کشف حقیقت، شک و تردید بسیاری داشتند و به طور کلی اعتقاد داشتند معلومات ما از جهان اعتباری ندارد و تمام ادراکات انسانی حتی بدیهیات اولیه، باطل و خیال محض است. پروتاگوراس از بزرگان این گروه است.
سقراط و پیروان او (افلاطون و ارسطو): آراء این گروه در مقابل سوفسطائیان قرار دارد و بر این عقیده استوار است که انسان می تواند با نیروی عقل و استعدادی که دارد واقعیت جهان خارج را آنچنان که هست دریابد و اگر فکر خود را به طور صحیح به کار بندد به درک حقیقت نایل می شود.
مکتب شک گرایی: این گروه اعتقاد داشتند به دلیل ناقص بودن معیارهای کسب علم و معلومات یقینی و خطاهای احساس انسان باید به همه چیز حتی خودآگاهی شک کرد. بنیانگذار این مکتب پیرهون بود.
علم و ادراک از نظر حکمای جدید غرب
زیربنای فکری حکمای اروپایی، افکار فلسفی یونانیان بود. برای فلاسفه اروپایی، مهمترین پرسشی که مطرح بوده است، چگونگی مطابقت ذهن با عالم خارج بوده است و همگی به تعامل فاعل شناخت و متعلق شناسایی توجه کرده اند. افکار فلاسفۀ غرب را می توان به سه دسته تقسیم نمود:
مکتب اصالت تجربه
مکتب اصالت عقل
فلاسفه ای که معتقد به ارتباط میان ادراکات حسی-تجربی با عقل بودند