PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل-دانلود

دانلود PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل

با کیفیت ترین PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل , دانلود PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل  , سایت دانلود PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل

 

PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل

pdf-رمان-تجاوز-به-رسم-عاشقی(کامل

کتاب رمان تجاوز به رسم عاشقی در168 صفحه نویسنده محدثه بصورت رایگان

"مامان؟"
"جانم"
"میخوام برم خونه مامان بزرگ"
"چه عجب اونجا چخبره"
"هیچی حوصلم سر رفته"
"باشه برو ولی ماظب باشی از کوچه های خلوت نری"
لپ مامانم رو بوسیدم
"چشم خداحافظ"
"خداحافظ"
کفشام رو پوشیدم و ازد خارج شدم توی حیاط خونه پر از
گل رز بود عطر دلنشینی داشتن با لبخند از در حیاطم رفتم
بیرون
داشتم از پیاده رو میرفتم سرم پایین بود که بوق پشت سر
هم یه ماشین من رو از جا پروند قدم هام رو تند کردم
ترسیده بودم ولی با صدای رضا نفسی از سر آسودگی
کشیدم
"آلما…منم رضا"
"مرض داری بوق میزنی هی قبض روح شدم"
خنده بلندی کرد و گفت
"کجا میری بیا برسونمت "
"میرم خونه ننه جون"
"بیا بریم میخوام باهات حرف بزنم"
سوار ماشین شدم حرکت کرد
"خب بفرما چی میخواستی بگی"
"میگم"
دستش رو تکیه داد به شیشه ماشین سرشم گذاشت رو
دستش میدونستم تا خودش نخواد چیزی نمیگه پس بهتره
خودم رو معرفی کنم تا بچم زبون باز کنه
من آلما آریایی هستم 14 سالمه تویه خانواده با وضع مالی
خوب زندگی میکنم این آقا رضام پسر عمومه 19 سالشه
عاشق همیم از بچگی به خاطر حرف مرحوم پدر بزرگم به
اسم هم بزرگ شدیم همه فکر میکردن ما از هم دیکه متنفر
میشیم ولی نه از همون بچگی هم دیگر دوس داشتیم
قرار بود یکی دو سال دیگه بیان خواستگاری دوباره به
رضا نگاه کردم
"رضااا"
"جان"
"چیشده چرا تو فکری"
"آلما حالم خوش نیس"

 

دانلود فایل

 

پکیج PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل
 خرید PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل
 سایت PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل
 بهترین PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل
PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل , پاورپوینت PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل , PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل , دانلود PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل ,فایل PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل , ورد PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل ,محصول PDF رمان تجاوز به رسم عاشقی(کامل ,
رمان

دیدگاهتان را بنویسید